Tuesday, November 19, 2013

- مژده ای برای ایرانیان تازی ستیز -

- فرو کردن لاشه گندیده عراقی خمینی پرست، در بیابان تاریک و خونین کربلا -

- پیامی با دل شادی و خرسندی از برای بگور سیاهی رفتن آن دشمن ایران و ایرانی، دزد و شکنجه گر - صفدر رحمت عراقی- آن محمد زاده خمینی پرست ،،،، -- اما دریغ و افسوس که در دل هر ایرانی میهن پرست بسی ننگ و شرم آوری است که تکه ای خاک پاک سرزمین کوروش و زرتشت، بر تن و چهره ناپاک و تاریک آن اهریمن اسلامی فرو ریخته گردد.

- جایگاه لاشه گندیده و لجنزار آن پوسیده استخوان قرآنی، در بیابان سوزان سوسمارخواران عربستان سعودی است نه در ایران زمین.

- به کوری چشم اسلام پرستان، پخش کنید.

- نه اسلام . نه قرآن . جاوید نام ایران - بابک پرسا -
معاون پارلمانی وزارت صنعت و معدن کشته شد
صفدر رحمت آبادی٬ معاون پارلمانی وزارت صنعت، معدن و تجارت در یک سوء قصد در میدان «سبلان» شهر تهران کشته شد.
ایرنا گزارش کرده آقای رحمت‌آبادی شامگاه یک‌شنبه (۱۹ آبان) در حالی که سوار بر خودروی شخصی در میدان سبلان، ابتدای خیابان جانبازان شرقی (گلبرگ) بود مورد حمله افراد نا‌شناس قرار گرفت.
این خبرگزاری نوشته «فردی نا‌شناس با اسلحه، دو تیر یکی به سینه و دیگری به سر وی شلیک کرده است.»
خبرگزاری فارس نیز به نقل از سرپرست دادسرای جنایی تهران خبر این سوء‌قصد و مرگ آقای رحمت آبادی را تائید کرده است.
تا کنون دلایل و جزییات این سوءقصد اعلام نشده است.

- دشمنان آرمان و فرهنگ ایران و ایرانی، موسوی تازی بیابانی -

آدمکشان موسوی و کروبی، آن اهریمن چهرگان محمدی شیعی قرآنی، آن نواده بیابان زاده های تخم تازی، آن پس مانده از عربان شیعی عراقی، آن همیشه مزدوران مارمولک ماموران مؤمن انگلیسی و آمریکایی و روسی, به راستی از همان مکاران مؤمن مسلمان مرموز و موذی و ملعون و منفور و مردم کش، آن پس زاییده تخم تازیان بیابانگرد سوسمار خوار، با نشان ننگین شمشیر قرآن محمدی، بگواه اشکهای جانسوز مادران و پدران و بردران و خواهران و فرزندان داغدیده و ستمدیده، به نمایندگی از اسلام و قرآن محمدی، همدم و هم پیاله خونین با اهریمنان خمینی و خامنه ای، همراه و همکار و همراز با گله گرگهای درنده دستگاه ملایان شیعی، با ریش و تسبیح خونین، آنهم با نشان خون و خنجر بر پیشانی سبز اسلامی، با کارنامه ای سیاه از ننگ و بی شرمی و مرگ و خون آوری برای بخواب رفته ایرانی، همیشه و همچنان از نوکران جانباخته شریعت مداران شارلاتان و شیطان سرشت، فرمانبران شمشیر شریعت نص قانون قرآن شیطانی، بانشان ننگ آور چهره و اندیشه و منش شرمگین شعله آوران شعار شرارت شریعت شلاقی و شهوت رانی و نامسلمان کشی و قصاص قرآنی و گردنی زنی و سنگساری و زن ستیزی و بچه بازی، آنهم با پاداش گرفتن هفتاد و دو تن از حوریان باکره و همیشه عریان بیابانی شتران عربی تشنه لب حسینی ؟! که همچنان خون میچکد از هزار چهار سال دروغ و نیرنگ قرآن و اسلام دزدان محمدی ؟؟ !!

- دریغ و درد و افسوس از همیشه به خواب رفتگی ایرانی -

روزی نه چندان دور، جوانان خسته دل و پر خروش ایران زمین، به رهروی از آرمان همیشه زنده بابک خرمدین، لاشه های ناپاک تک تک آن خمینی پرستان سیاه دل را به سوی بیابان های سوزان عراق و عربستان، بگور تاریکی خواهند فرستاد.


- نه اسلام - نه قرآن - جاوید نام ایران - - بابک پرسا -
مصطفی پورمحمدی٬ وزیر دادگستری:
دولت در رفع حصر موسوی‌و‌کروبی دخالت نمی‌کند

- هنرمندان بی هنر یک دلاری و تازی پرست -

- اینهم از خود فروشی و ایران فروشی یکی از آن پست هنرمندان اسلام پرست یک دلاری لوس آنجلسی و دوبی و اماراتی ، همچنان دربدر و فراری از الحمدلله و انشاالله گویان ایرانی کش ، که با منش و بینش سردرگم و فرومایه خود، چهره های روباه گونه و دهان همیشه گشاد الحمد الله ی انشاالله ی خود را با بی مهری و نامهربانی و دشمنی به ایران و ایرانی نشان داده اند و میدهند و ننگ و بی شرمی و پستی برای خود به یادگار جای می نهند.

چنین هنرمندان بی هنر و بی فرهنگ و بی رگ و جان، با رفتاری همزمان از مسلمان نمایشی و کافر نمایشی،با یک دست گذرنامه آخوندی و دستی با گذرنامه پناهندگی، چه با دلارهای آمریکایی و دینارهای نفتی عربی، همزمان ایران دوست و ایران فروش، با سرانجامی از بازنده گی در خواننده گی، نماینده و نشان دهنده و بازگو کننده و یاد آورنده همان چگونگی شیوه و سیاست آموزش و پرورش مردم ایران برای اسلام و آخوند پرستی از همان دوران حاجی آقا محمد رضا ساواکی پهلوی لاتی و شعبان بی مخی است که بسیاری از آنان، هنوز هم با داشتن باور تاریک محمد پرستی، با سرشتی از پول پرستی و خود پرستی، همچنان تماشاگران هم اندیش و سر به هوای خودشان را بمانند خودشان به بازی و ریشخند گرفته اند و هیچ و پوچ.،،،،

سعدی می گوید: - به دیناری چو خر در گل بمانند - ور الحمدی بخواهی صد بخوانند.

- بابک پرسا -


- ارمغان مرگ آور الله محمد بیابانی و خون آور برای ایرانیان -

به گواه تاریخ، اعراب مسلمان با تاخت و تاز پی در پی به ایران زمین، با دزدیدن دارایی ها و گنجینه ها و سوزاندن کتابها و خانه و کاشانه ایرانیان، با کشتار و گردن زدنی و به بردگی کشاندن و تجاوز نمودن زنان و دختران و پسران و فروختن آنان در بازار برده فرشی مکه و مدینه و حجاز، همزمان با نگهبان گذاشتن مرد عرب شمشیر بدست در هرخانه ای، بنام سید و آقا و "صاحب و مالک" آن خانه و خانواده، با گرفتن - جزیه - باج و خوراک وپوشاک، آنان را با زور شمشیر و ترس برای خواندن قرآن و نماز، تسلیم اسلام خونین محمدی می کردند.

- تازیان غنیمت گیر الله، آنچنان زور و ترس و هراس بر مردان ایرانی وارد میکردند که بی شرمانه، نوبت همخوابگی با زن و دختر آن خانه ، نخست بر آن مرد تازی و سید و آقای اسلامی بود.

- راهزنان بیابانگرد تازی، با نام سید و آقای اسلامی، هرخانواده ایرانی را بنام اسیران و غنایم جهاد اسلامی، بکارهای سخت و سنگین وادار می کردند. با دشمنی تاریخی اعراب اسلامی با ایرانیان، در میان آقایان سید محمدی, رسم بر آن بود که با رد شدن یا عبور کردن ۳ چیز رو به روی نماز خواندن عرب مسلمان، آن نماز پذیرفته نیست و باطل است: - الاغ - سگ - عجمی - ایرانی - بنام - کر - لال - گیج- نادان...

- در قرآن سوره توبه -آیه ۲۹- آمده است: بر شما مومنان به الله واجب است که کافران و نامسلمانان را به الله و روز قیامت ایمان ندارند و حرام داشته های الله و پیامبرش را حرام نمیدانند و دین حق اسلام را قبولم ندارند آنها را اسیر کنید تا با حقارت جزیه بپردازند وگرنه آنان را گردن زنید و بکشید.نگاه کنید به کتاب" تولد دیگر" نوشته زنده یاد شجاع الدین شفا و کتاب" دو قرن سکوت "نوشته زرین کوب.

- نه اسلام- نه قرآن- جاوید نام ایران.

- به سوی فرزندان ایران پخش کنید . - بابک پرسا - 
سالگشت کشتار نیاکانمان بدست اعراب در گدسیا (قادسیه)
به یاد روان نیاکان پاک کشته شده امان که خون بیگناهشان بخاطر سوداگری و طمع اعراب برزمین ریخته شد! این روز سیاه را به همه ایرانیان راستین و آزاده سوگباد میگوییم.

یاد و روان همه کشته شدگان در راه مام میهن زنده و جاودان باد.

ادمین خلیج فارس

------------------------
جنگ قادسیه در 14 هجری یا 636 میلادی روی داد. قادسیه محلی بود نزدیکی کربلای معلای زمان بعد. در این جا تلاقی فریقین روی داد و جنگ سختی درگرفت که چهار روز طول کشید. روز اول به واسطه فیل ها بهره مندی با ایرانی ها بود، زیرا اسب های مسلمین چون از فیل ها وحشت داشتند، اطاعت نمیکردند. روز دوم کمکی به مسلمین از شام رسید و آن ها سواره نظام ایران را شکست داده و تلفات زیادی که تا به ده هزار نفر تخمین زده اند، وارد آوردند. روز سوم قعقاع ابن عمر رئیس قشون که از شام رسیده بود با نیزه چشم فیل سفیدی را کور نمود و دیگری با فیل دیگر همین کار را کرد پس از آن فیل ها رم کرده برگشتند و در صفوف قشون ایران باعث اختلال شدند. شب روز چهارم مسلمین به دسته های متعدد تقسیم شده شبیخون به قشون ایران زدند و نگذاشتند قشون ایران استراحت کنند. روز چهارم جنگ سختی درگرفت در این هنگام تندبادی وزیده خاک میدان جنگ را به روی ایرانی ها زد و اختلال بزرگی در صف آنها انداخت. مسلمین از این وضع استفاده کرده و حملات شدید نموده قلب لشکر ایران را شکافتند. رستم قبل از اینکه قلب سپاه او شکست خورد. برای این که از حملات مسلمین در پناه باشد در میان دواپ پنهان شد و بعد که مسلمین بر قشون ایران فائق آمدند. او خود را در آب انداخت که شنا کرده فرار کند (این مطلب بدون تردید نادرست و دروغ است. رستم فرخزاد به واسطه ی شرکت در جنگ زخمی شده بود و با زحمت توانست خود را به زیر سایه ی درختی برساند. این حال یکی از اعراب و فرمانده ی زخمی که خود را روی زمین میکشیده است دیده به دنبال ان روان میشود. رستم پس از اینکه متوجه ی آن فرد میشود میخواهد خود را در آب انداخته و جان به در برد اما زخم های او مانع این کار است و فرمانده ی اسطوره ای سپاه ایران به دست یک عرب بیابانگرد کشته میشود/ادمین) . مسلمانی که حلال ابن علقمه نام داشت او را تعقیب کرده، کشت و بعد سر مقتول را به نیزه زده بر تخت او برآمد و فریاد زد، به خدای کعبه که من رستم را کشتم، پس از آن قشون ایران باز پافشاری کرد، ولی کمکی به مسلمین رسید و لشکر ایران شکست خورده هزیمت نمود. در این جنگ ایرانی ها درفش کاویانی را از دست دادند. نوشته اند که جواهرات آن به اندازه ای بود که پول امروز آن تقریبا دویست هزار تومان فروختند (این کتاب در سال ۱۳۱۱ خورشیدی نوشته شده است/ادمین). سعد وقاص بعد از این فتح فورا به طرف مدائن نرفت و به امر عمر به لشکر خود دو ماه استراحت داد. بعد از آن سعد به تسخیر محل های واقع مابین فرات و دجله پرداخت و در 16 هجری به عزم تسخیر مدائن حرکت کرد. از طرف دیگر یزدگرد به او تکلیف کرد که ممالک آن طرف دجله را به مسلمین واگذار کند و طرفین صلح نمایند. سعد این تکلیف را با استهزا رد کرد. جنگ قادسیه هر چند که از حیث فتح برای اعراب خیلی مهم بود، ولیکن یزدگرد وسائل دفاع و جلوگیری را فاقد نشده بود و میتوانست از حملات آن ها جلوگیری کند و من جمله در موقع عبور اعراب از دجله نظر به اینکه آن ها از کشتی سازی اطلاعی نداشتند میتوانست مدت ها آن ها را معطل نماید، ولی از طرف دیگر او هیچ اقدامی به عمل نیاورد و همین که از نزدیک شدن مسلمین به دجله مطلع شد فرار کرد و سعد بعد از تسخیر وه اردشیر (سلوکیه) در دجله جایی را که عمیق نبود، گمانه کرده با قشون خود از رود مزبور گذشت. وقتی اعراب وارد تیسفون شدند، از عظمت و ثروت و تجملات این شهر غرق حیرت و بهت گردیدند و غنائم و ذخایر بی شماری به دست آن ها افتاد. اکثر اعراب طلا را نمی شناختند و کافور را نمک تصور میکردند. با صرف نظر از تخت طلا و جواهرات و اشیا نفسه که نزد عمر فرستادند، غنائمی که مسلمین تقسیم کردند، به اندازه ای بود که به هر کدام از اعراب به پول امروز دو هزار و پانصد تومان رسید (این کتاب در سال ۱۳۱۱ خورشیدی نوشته شده است) در صورتی که عده ی مسلمین به شصت هزار بالغ بود.سرچشمه: پیرنیا، حسن(مشیر الدوله)، (چاپ یکم)، ایران باستان «تاریخ مفصل ایران قدیم از آغاز تا انقراض ساسانیان»، پوشینه ی چهارم، برگه ی 1983 تا 1985، انتشارات دبیر سمیر، تهران 1386 خورشیدی.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در توئیتر به ما بپیوندید:
https://twitter.com/BoycottBBCPers
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

Persian Gulf Forver
#Persian_Gulf_Forever

.