اعراب در زبان گفتاری خود واژ {حرف } - پ - را بکار نمی برند و بجای آن می گویند - ف -
: از این رو بکار گیری واژگان و نام های> فارس، فردوس، فیروز، فولاد، فیل،،، در زبان پارسی نادرست است. نام راستین آموزگار سخن پارسی در شاهنامه " پردیسی توسی " است. عربان اسلامی, بیابانی و مارخوار، در آسیب رساندن به زبان پارسی، آنهم به همراه ایران فروشان و تازی پرستان سودجو و مزدور ایرانی، نام نادرست - فردوسی طوسی - را در میان ایرانیان ستمدیده و نادان رواج دادند و شاهنامه پردیسی توسی را که نماد و نشان از شناسنامه سرشت و آیین و فرهنگ و اندیشه ایرانیان است، " قرآن عجم " نامیدند و هنوز هم چنین می نامند.
: از همان آغاز نخستین روز های, تاریک, تاخت و تاز عربان محمدی بر سرزمین کوروش و زرتشت، همزمان با کشتن و نابود کردن و سوزاندن و به تاراج بردن دارایی ها و به بردگی بردن مردم ایران، از آنجا که ایرانیان زبان عربی را نمی دانستند، اعراب اسلامی، در دشنام و ناسزا و زشت گویی و کوچک شمردن ایرانیان، می گفتند: عجم { گنگ و گیج، دیوانه و نادان،لال و بی زبان } که هنوز هم به مردمان پارسی زبان چنین می گویند.
: دزدان و راهزنان و آدمکشان محمدی، ایرانیان زرتشتی را به نام، نجس، مجوس، مجوسان، گبر و گبریان { ناپاک،بد سرشت، بی دین و دوزخی { جهنمی } دانسته و هنوز هم چنین می دانند و چنین هم می اندیشند.
: بسی رنج بردم در این سال و سی -- سخن زنده کردم بدین پارسی.
: نمیرم از این پس که من زنده ام -- که تخم سخن را پراکنده ام. - پردیسی توسی-
: جاویدان باد سرزمین زرتشت و کوروش و بابک خرمدین. { بابک پرسا }
: از این رو بکار گیری واژگان و نام های> فارس، فردوس، فیروز، فولاد، فیل،،، در زبان پارسی نادرست است. نام راستین آموزگار سخن پارسی در شاهنامه " پردیسی توسی " است. عربان اسلامی, بیابانی و مارخوار، در آسیب رساندن به زبان پارسی، آنهم به همراه ایران فروشان و تازی پرستان سودجو و مزدور ایرانی، نام نادرست - فردوسی طوسی - را در میان ایرانیان ستمدیده و نادان رواج دادند و شاهنامه پردیسی توسی را که نماد و نشان از شناسنامه سرشت و آیین و فرهنگ و اندیشه ایرانیان است، " قرآن عجم " نامیدند و هنوز هم چنین می نامند.
: از همان آغاز نخستین روز های, تاریک, تاخت و تاز عربان محمدی بر سرزمین کوروش و زرتشت، همزمان با کشتن و نابود کردن و سوزاندن و به تاراج بردن دارایی ها و به بردگی بردن مردم ایران، از آنجا که ایرانیان زبان عربی را نمی دانستند، اعراب اسلامی، در دشنام و ناسزا و زشت گویی و کوچک شمردن ایرانیان، می گفتند: عجم { گنگ و گیج، دیوانه و نادان،لال و بی زبان } که هنوز هم به مردمان پارسی زبان چنین می گویند.
: دزدان و راهزنان و آدمکشان محمدی، ایرانیان زرتشتی را به نام، نجس، مجوس، مجوسان، گبر و گبریان { ناپاک،بد سرشت، بی دین و دوزخی { جهنمی } دانسته و هنوز هم چنین می دانند و چنین هم می اندیشند.
: بسی رنج بردم در این سال و سی -- سخن زنده کردم بدین پارسی.
: نمیرم از این پس که من زنده ام -- که تخم سخن را پراکنده ام. - پردیسی توسی-
: جاویدان باد سرزمین زرتشت و کوروش و بابک خرمدین. { بابک پرسا }
No comments:
Post a Comment