- در ایران تاریک و سرگردان امروز، بسان ایران بازنده و درمانده, دیروز، آشکار و روشن، دیده و شنیده و خوانده میشود که: بیشترین گروه دفتر و کتاب داران و روشنگران و دانشگاه رفتگان و کارشناسان و دست اندرکاران سیاسی سازمانی، چه از درون ایران، چه از بیرون از ایران، چه بسا گرفته از آن نمایش بازیهای رنگارنگ و فریبکارانه پهلوی ها، رجوی ها، توده ای ها و کمونیستهای چپ و راستی، چه از آن سروش ها و گنجی ها و بنی صدر ها و مهاجرانی ها و دیگر تازی پرستان و ایران فروشان ، همزمان با آن کارشناسان و پژوهشگران و نویسندگان و دست مال بدستان جهان سومی خود فروش, که با درماندگی و بردگی برای دستگاه های پنهانی و مافیایی امریکایی و انگلیسی و روسی و اروپایی، خواسته و ناخواسته، همراه با آن منبر رفتگان و دانشگاه رفتگان و تسبیح بدستان عمامه ای و بی عمامه سبزی فروش اسلامی در درون ایران، هرچند با سیاستی از جدایی و بیزاری از یکدیگر، دانسته و ندانسته، دست در دست یکدیگر، همانند نخسیتن دوران تاریک سال ۵۷، که آن دانشگاه رفتگان سیاسی و سازمانی و گروهی, سرکوب گردیده از ستمکاری شاه ساواکی، با نادانی و فرومایگی، با خود باختگی و چاپلوسی، به دست بوسی و پابوسی اهریمن خمینی رفتند و با کیف و کراوات و مداد فرنگی، اندیشه و سیاست خمینی پرستی و آخوند پرستی را در میان ایرانیان, نادان و ناآگاه گسترش دادند و هزاران هزار تن از فرزندان پاکدل, ایران زمین را در مرداب خونین اسلام ناب محمدی, ملایان شیعی گرفتار کردند و هنوز و همچنان، امروز هم، با همان نشان ایران فروشی بر پیشانی پوسیده و پریشان خود، با نام و نشان پنهان و آشکار، با هدف سود جویی و خود خواهی، با دلارهای اربابان نفتی و مافیایی، در نگه داشتن و پرورش دادن, فرهنگ و اندیشه آخوند پرستی و اسلام پرستی،برای نابود سازی بیشتر و بیشتر ایران و ایرانی، دوباره و دوباره، دست و پا می زنند و چه بسا که، ننگ و شرم را در دل و جان, پوسیده و مرده خود همراه دارند.
No comments:
Post a Comment